سالهاست که زندگی علی باقری به بزککردن درختان مشهدی میگذرد؛ درست از بیست سال گذشته که بهعنوان یک هرسکار معمولی، حرفهاش را آغاز کرد و حالا برای خودش بین هنرمندان توپیاری مشهدی، نامی دستوپا کرده است، تا جایی که از شهرهای گوناگون ایران به او زنگ میزنند و میخواهند که برای هرسکاران تازهکار، کلاس آموزشی برگزار کند.
همه ابزار کار حرفه او، یعنی زیباسازی درختان، یک قیچی چمنزنی است و البته یک دنیا ذوق و سلیقه که بهقول علیآقا ذاتی است و باید تهمایه آن در وجودت باشد.
در قاسمآباد هرچه شکل طاووس و پرنده و گلدان و دلفین و سبد میوه و... روی درختان و درختچهها دیده میشود، کار دست علی باقری است.
با هنرمند محله امامیه تماس میگیریم و در یک صبح زمستانی قرارمان هماهنگ میشود، در یکی از روزهای برفی آخر سال. خودش قرار را در دفتر شهرآرامحله گذاشته است تا بعد از هرسکردن و پیرایش درختان و درختچههای میدان مادر، بتواند اینجا خستگی در کند.
با یک لیوان چای خستگیاش را رفع میکند و بین فنجانهای چای بعدی که روی میز میماند و سرد میشود، خیلی حرفها گفته میشود. بعضیهایش هم نگفته باقی میماند. شنیدن برخی روایتها خیلی دلچسب است. نمیداند عشق و علاقه به گلوگیاه از کجا در روح او جوانه زده و رشد کرده است. شاید برگردد به پدرش، مرد محبوب زندگی علی که همه عمرش را بهعنوان کارگر خدمات شهری در شهرداری سر کرد.
علیآقا اولینبار در سال ۱۳۸۰ قیچی هرسکاری را در دست گرفت. او نخستینبار در مشهد طرح موج روی درختچههای ترون را آغاز کرد و بعد از آن فرمدهی هرس درختان را بهصورت جدی دنبال کرد.
او میگوید: مهندس فضای سبز نمایشگاه بینالمللی در آن سالها یک دستگاه هرس از ایتالیا آورده بود که داخل آن یک سیدی بود و طرحهای فرمدهی هرس گیاهان را آموزش میداد. تنها آموزش من همان سیدی نیمساعته بود. هرچه بعد از آن کار کردم، از ابتکارهای خودم بود و ذوق و استعدادی که بهصورت خدادادی از آن بهره میبرم.
دلوجان علیآقای روایت ما با گلوگیاه پیوند خورده است و از آن جدا نمیشود. یک قیچی ویژه باغبانی در جیب کاپشنش دارد. هر جای شهر که درختان یا بوتهها به هرسکردن احتیاج داشته باشند، درنگ نمیکند. آن را بیرون میکشد و شاخهها را تکبهتک میچیند.
رد کبودیای که بهدلیل زخم انبر و قیچی روی دستش نشسته است، کمرنگ نمیشود. نمیداند دلبستگیاش به گلها و گیاهان بیشتر است یا مردم شهر. هرچه هست، عشق و علاقهای در خون و رگهایش جریان دارد که خواب را هر صبح از سر او میپراند.
توپیاری طاووس در میدان مادر، آبنمای صخرهای، توپیاری قو و سبد میوه، فرهمدهی شکل انواع پرندگان، دلفین، سفره هفتسین و... ازجمله کارهایی است که علی انجام داده است.
او میگوید: شمشاد، تویا، برگبو، سرخدار، ژونیپروس، سرو شیرازی، سرو نقرهای و لاوسن ازجمله درختان و درختچههایی هستند که برای فرمدهی هرس گیاهان بهترین کارایی را دارند. برخی از این گیاهان مانند ژونیپروس در برابر خشکی و کمآبی هم مقاوم هستند و بهترین توپیاری روی این گونهها انجام میشود. البته بعد از فرمدهی، لازم است که هر چندماه به این درختان سر بزنیم و دستی به سرورویشان بکشیم.
او میگوید: مناطق ۱۰ و ۱۲ برای انجام توپیاری موقعیت بهتری دارند، چراکه سن درختان و درختچههایی که در این محدودهها کاشته شدهاند، بین پنج تا هشت سال است و برای فرمدهی وضعیت مناسبی دارند.
علیآقا وقتی که درحال انجام کار است، با گیاهان حرف میزند و بیشترین دیالوگی که بین او و گیاهان فضای سبز برقرار میشود، این جملات است: دختر زیبای من، خوشگل من، قشنگتان میکنم، آراستهتان میکنم، ببینید چقدر زیبا شدهاید، همه به زیبایی شما نگاه میکنند، خیلی دوستتان دارم، شماها مثل بچههای من هستید و کلی جملههای مهربانانه دیگر.
علیآقا میگوید: این درختان ناز و دردانه هستند، مثل دخترهای خودم که موهایشان را شانه میکنم و صبح تا شب قربانصدقه آنها میروم. من احساس میکنم درختان حس دارند و وقتی آنها را نازونوازش میکنید، زیباتر و دلرباتر میشوند.
علی باقری بیش از دوازده سال است که المانهای فضای سبز زیبایی برای شهرداری مشهد میسازد. او در خیلی از مناطق شهری و شهرهای مختلف کلاس آموزشی دارد، اما همچنان بهصورت دستمزدی برای شهرداری کار میکند و خبری از استخدام نیست.
او میگوید: مجموع دریافتی من از شهرداری حدود ۱۰ میلیون تومان است، با اینکه از صبح تا شب در همهجای قاسمآباد دور میزنم و ساعت کار مشخصی هم ندارم. من هنر خودم را بدون هیچ کموکاستی برای شهر و محلهام هزینه میکنم، با عشق و بدون هیچ چشمداشتی. دستکم توقع من این است که یک قرارداد کاری درستوحسابی با شهرداری داشته باشم.
مریم دادرس، طراح ساختمان و مهندس معمار:
از این نوع پیرایش گیاهان بسیار لذت بردم. من خودم معمار و طراح هستم و درک میکنم که این ایدهها از یک ذهن خلاق و هنرمند تراوش میکند. راستش خانه من اینجاست و هر روز این المانهای زیبا را میبینم. الان هم در این سرما، سهبار دور میدان مادر چرخیدم، اما جای پارک نبود، خودرو را در خیابان امامیه پارک کردم تا بیایم به شما خستهنباشید بگویم.
فاطمه لشکری، از اهالی بولوار ادیب:
برخی از این درختان خیلی ترسناک شدهاند! من هر روز از اینجا رد میشوم، بچه من از این شکل اژدها و دایناسور میترسد، بهویژه سایه این درختان از خودشان ترسناکتر است. بهنظرم اگر درختان حالت معمولی خودشان را داشته باشند، بهتر است یا دستکم طرح سبد میوه و سفره هفتسین را کار کنید، چون نزدیک عید است و برای مردم جذابیت بیشتری دارد.
جواد صمدی، سازنده آپارتمان در قاسمآباد:
من هر روز از میدان مادر رد میشوم و از این طرحهای فضای سبز لذت میبرم. من تاکنون از چند کشور حوزه خلیجفارس و آسیای شرقی بازدید کردهام، اما این تنوع کار را هیچ کجا ندیدهام. جالب است بدانید کشورهای اروپایی ازجمله هلند و ایتالیا و حتی کشورهای آسیایی مانند ترکیه و هند برای جذب گردشگر از توپیاری حیوانات و اشکال هندسی استفاده میکنند.
* این گزارش چهارشنبه ۱۶ اسفندماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۶۲ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.